درباره مارلون براندو
تاریخ انتشار: ۱۰ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۴۶۹۳۰۶
یکم ژوئیه سالروز درگذشت بازیگر آمریکایی برنده جایزه اسکار و ستایش شدهترین بازیگر تاریخ سینمای جهان است. مارلون براندو جونیور، در سوم آوریل ۱۹۲۴ در اوهامای نبراسکا دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران ابتدایی به مدرسه نظامی رفت. براندو دوران کودکی تلخ و سختی را از سر گذراند و چندین بار از مدرسه اخراج شد تا در ۱۶ سالگی به مدرسه نظام رفت؛ جایی که پدرش قبلاً به آنجا رفته بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فیلم های مطرح
از فیلمهای مشهوری که وی در آنها ایفای نقش کرده است، میتوان به اتوبوسی به نام هوس، در بارانداز، پدرخوانده، زنده باد زاپاتا، دزیره، آخرین تانگو در پاریس، اینک آخرالزمان، ژولیوس سزار، سربازان یک چشم، مردها و عروسک ها، داستان تختخواب، نام رمز مریتوری، آپالوزا، تعقیب، دیدار مارلون براندو، کنتسی از هنگ کنگ، انعکاس در چشم طلایی، کندی، بسوزان و شب روز بعد اشاره کرد. آخرین فیلم های او فرش من، کریستوفر کلمب، جیمی هالیوود، دون ژوان دو مارکو، جزیره دکتر مورو، شجاع و پول مفت بود. در آخرین حضورش در سینما یعنی همان "پول مفت" بار دیگر با "رابرت دنیرو" و چهره مستعد روز "ادوارد نورتون" همبازی بود. مارلون براندو در پدرخوانده فصل دیگری از بازیگری را در سینما گشود. او در میانسالی با ایفای نقش "دن ویتو کورلئونه" در فیلم پدرخوانده نام خود را جاودان ساخت. فرانسیس فورد کاپولا کارگردان پدرخوانده در این باره میگوید: براندو خود تست چهره پردازیاش را انجام داد. او با گذاشتن دو تیله در دهانش، فرم ویژه فک و صورت و شیوه گفتاری دن کورلئونه را شکل داد.
کاپولا شیفته شخصیت پردازی براندو برای نقش ویتو کورلئونه شده بود. اما باید با مسوولان استودیو میجنگید تا براندو را که به بدخلقی و رفتار غیرمسوولانه سر صحنه فیلمها شهرت یافته بود، به آنان بقبولاند. مدیران کمپانی پارامونت میخواستند با دنی تامس برای ایفای این نقش قرارداد ببندند اما تامس که خود شاهد تمرینهای براندو برای این نقش بود، پارامونت را وادار ساخت تا با مسوولیت کاپولا این نقش را به براندو بسپارند. انتخابی که موفقیت چشمگیری برای کمپانی، فیلمساز و بازیگر به همراه آورد. در نسخه سینمایی نمایشنامه کلاسیک "اتوبوسی به نام هوس" شخصیت استنلی کوالسکی با نام براندو عجین شد و شهرتی جهانی یافت. این فیلم و فیلم "در بارانداز" (هر دو به کارگردانی الیاکازان) در دهه ۱۹۵۰ نام براندو را به عنوان استعدادی جدید در بازیگری سینما بر سر زبانها انداخت. کمتر بازیگری به اندازه براندو جوایز متعددی از جشنوارههای مختلف کسب کرده است. مارلون براندو دو بار اسکار بهترین بازیگری را به دست آورد. یک بار برای فیلم "بارانداز" و دیگری برای فیلم "پدرخوانده". شاید هیچ گاه تصور نمی شد که روزی تری مالوی به عنوان جوان شورشی و کله شق به دون کورلئونه در جایگاه یک رییس مافیای آرام و خونسرد تبدیل شود.
خلق شیوه های نوین در بازیگری
در طول تاریخ بازیگری سینما هیچ فردی به اندازه براندو مورد ستایش قرار نگرفته و بر نسل های بازیگری بعد از خود تاثیر نگذاشته و به عنوان نابغه، اسطوره و غول بازیگری خوانده نشده است، تا جایی که به قول اسکورسیزی می توان بازیگری در سینما را به قبل و بعد از براندو تقسیم کرد. براندو با آوردن شیوه متداکتینگ تکنیک های جدیدی را وارد کار بازیگری کرد، تا جایی که گفته می شود، او شیوه بازیگری را متحول کرد. حضور براندو به عنوان جوان عاصی در دهه ۹۰ الگوی بازیگران شورشی مثل جیمز دین، پل نیومن، وارن بیتی و استیو مک کویین بود. جیمز کان و آل پاچینو فقط در فیلم پسران براندو نبودند، بلکه واقعا خود را وامدار مردی می دانستند که در دنیای بازیگری پدرخوانده همه بود.
فعالیتهای اجتماعی
براندو به جز بازیگری به رویدادهای اجتماعی زمانه اش نیز بی تفاوت نبود. در زمینه احقاق حقوق مدنی سیاهان در دهه۶۰ و سرخپوستان در دهه۷۰، بخش دیگری از شخصیت جذاب و چند بعدی این مرد را رقم میزند.
براندو در راهپیمایی مشهور حقوق مدنی سیاهان ۱۹۶۳ نیز حضور داشت و در ابتدای دهه۹۰ علیه آپارتاید تبعیض نژادی موضع گرفت تا جایی که در فیلمی با همین مضمون به نام "فصل سفید خشک" بازی کرد.
براندو از نگاه دیگران
براندو با بازی های درخشانش در بیشتر فیلم ها توانست، توجه هم نسلانش را به خوبی جلب کند. جیمز کان معتقد است: "هر کس از هم نسلی های من بگوید که از براندو تقلید نکرده، دروغ گفته است".
وودی آلن درباره براندو می گوید: "من برای مارلون براندو شدن حاضرم همه چیزم را بدهم. به نبوغ او خیلی رشک می برم، از نظر من مارلون فوق العاده هیجان انگیز است."
جان وین هم بر شاخصه های بازیگری براندو تاکید و اظهار می کند: بسیار متاسفم که او از داشتن دوستان مسن تر و باتجربه تر بهره مند نیست. درست برعکس من تا این دوستان بتوانند، او را در خصوص انتخاب زمینه مناسبی جهت بهره برداری درست از نبوغش یاری کنند.
جان هیوستن با اشاره به فیلم های این بازیگر گفته است: آیا جولیوس سزار را دیده اید؟! یا حضرت مسیح! هرگز فراموشش نخواهم کرد. شبیه باز کردن در یک کوره بود. هرم گرما از پرده بیرون زد. نمی دانم آیا بازیگر دیگری جز براندو می تواند اینقدر خوب بازی کند.
همفری بوگارت یکی از چهره های ماندگار تاریخ بازیگری سینما هم درباره مارلون براندو معتقد است که ما با کت و شلوار و کراوات در پی تسخیر دنیا بودیم. اما براندو با یک زیرپوش رکابی به این مهم دست یافت. چنین توصیف سادهای از سوی بوگارت میتواند اهمیت و عظمت حضور براندو در سینما را نشان دهد.
سال های افول
سال های آخر زندگی مارلون براندو بسیار ناخوشایند بود. وی در دهه ۸۰ و ۹۰ در چندین فیلم حاضر شد که هیچکدام مورد استقبال منتقدان و سینما دوستان قرار نگرفت و اسم او همواره در میان بدترین بازیگران سال قرار داشت. رسانه ها به طور کامل روی زندگی او تمرکز کرده بودند. وضعیت جسمانی او رو به وخامت گذاشته بود که چاقی نقش عمده ای در آن داشت. براندو در نهایت در سال ۲۰۰۴ در اثر مشکل ریوی در بیمارستانی در لس آنجلس در ۸۰ سالگی درگذشت و با خود میراثی از شورش گری، فریبندگی و استعداد بی تکرار بر جای گذاشت.
برچسبها هالیوود بازیگر تئاتر سینمای جهانمنبع: ایرنا
کلیدواژه: هالیوود بازیگر تئاتر سینمای جهان هالیوود بازیگر تئاتر سینمای جهان مارلون براندو فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۴۶۹۳۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه شهرت و پایانش رنگ کهنهگی نمیگیرد/ ترس و تردیدهای یک ستاره
به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت» به نویسندگی و کارگردانی بهرام افشاری و بازی افشاری و تینو صالحی تا ۲۱ اردیبهشت ماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. این اثر نمایشی که در دور جدید اجراهای خود با استقبال مخاطبان روبهرو شده قرار است به زودی در شهر اصفهان نیز اجرا داشته باشد. محدثه واعظی پور منتقد و فعال رسانه ای یادداشتی درباره این اثر نمایشی نوشته و به ویژگیهای نمایش افشاری که این روزها تبدیل به ستاره پولساز سینما نیز شده، پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
«عشق به بازیگری و دنیای سینما، دستمایه ساخت فیلمهای مختلف و طرح روایتهای متنوع بوده است، این عشق سودایی که بسیاری را درگیر و مهمتر از آن سرخورده کرده، موضوع اصلی نمایش «جوجه تیغی» به کارگردانی بهرام افشاری بازیگر تئاتر و سینما بود، نمایشی که بر اساس مونولوگ پیش میرفت و افشاری، راوی آن، زندگی شخصی و تجربههای خود را با قصه و خیال در هم آمیخته و داستان جوانی شهرستانی را روایت میکرد که عشق به بازیگری او را به تهران و پشت صحنه سینما آورده است. اواخر دهه ۹۰، وقتی «جوجه تیغی» روی صحنه رفت، افشاری بازیگر شناخته شده تئاتر بود، اما مثل امروز در سینما محبوب، مشهور و پولساز نبود. آنهایی که نمایشهای «دیابولیک: رومئو و ژولیت» (آتیلا پسیانی) یا «پاییز» (نادر برهانی مرند) و «دن کاملیو» (کوروش نریمانی) را دیدهاند، او را به خاطر میآورند. بازیگر همنسل نوید محمدزاده و هوتن شکیبا که حضورشان در تئاتر، مژده تولد نسلی تازه را میداد. بازیگرانی مستعد که تئاتر، خانه اصلیشان بود اما بالاخره کشف شدند و مقابل دوربین رفتند.
افشاری، به خاطر ویژگیهای ظاهریاش اغلب در نقشهای کمدی و فضاهای طنزآمیز روی صحنه میرفت، صدای خوب، قدرتش در بداههگویی و انعطاف بدنیاش کمک میکرد تا برای خنداندن تماشاگر، دست به هر ترفندی بزند و بازیگر شیرینِ روی صحنه باشد. اگر چه نقش جدیاش در «دیابولیک: رومئو و ژولیت» نشان داد میتواند سیمای جوان بذلهگو و طناز را تغییر دهد.
موفقیت «جوجه تیغی» بیش از قصه سادهاش، به روایت صمیمی و سرراست افشاری مربوط میشد. او که بر متن تسلط کامل داشت، با دستی باز، شوخی میکرد، از تماشاگر خنده میگرفت و در لحظاتی، احساسات او را درگیر میکرد. در فاصله اجرای «جوجه تیغی» تا «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» افشاری، در سینمای ایران چند فیلم کمدی پر سر و صدا و پرفروش بازی کرده است. او در «فسیل» (کریم امینی)، تنها یک کمدین پولساز نیست، بلکه سعی کرده به شخصیت اسی، جوان آس و پاس و سادهدل پایین شهری، شیرینی و ملاحت بدهد. از میان انبوه بازیگران کمدی چند سال اخیر، افشاری در «فسیل» طراوتی دارد که اگر خودش مدام آن را در سینمای تجاری خرج نکند، برای تماشاگر دوست داشتنی و تازه است.
طبیعی است که سینمای کمدی، انبوهی نقش مشابه اسی به او پیشنهاد کند، اما مقاومت در برابر دستمزدهای وسوسهکننده عمر بازیگری افشاری را تضمین میکند. نکتهای که به نظر میرسد، یکی از دغدغههای شکلگیری «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» است. در این نمایش، افشاری، مانند «جوجه تیغی» خودش را نقد کرده و در معرض داوری قرار میدهد. این رویکرد جسورانه، هوش بازیگری را نشان میدهد که فردای حرفهاش را در وضعیت سرخوشانه امروز، نمیبیند. او در این نمایش، نقش بازیگری را بازی میکند که دوره طلایی حرفهاش را پشت سرگذاشته و در مسیری که طی کرده، گرفتاریهای فراوانی داشته است. برای آنکه روایت ملالآور نشود، افشاری، بخشی از بار قصه را روی دوش همبازیاش تینو صالحی قرار داده است.
تعامل و بده بستانهای آنها خوب از کار درآمده و ایده ارجاع به گذشته و نمایش «جوجه تیغی» تمهید مناسبی برای رفت و برگشتهای قصه و انرژی گرفتن از آن نمایش است. «چه کسی ...» متلکهای سیاسی و تکهپراکنیهای اجتماعی بیشتری نسبت به «جوجه تیغی» دارد، اما همه جذابیت نمایش به خاطر ترسیم این بازجویی و نقد بازی قدرت نیست. «چه کسی ...» باز هم درباره بازیگری است، درباره سودایی که بر خلاف تصویر پرزرق و برق و باشکوهش، میتواند ویران کننده باشد و برای بهرامِ نمایش «چه کسی ...» این گونه بوده است. افشاری با پیش کشیدن پای شبکههای اجتماعی، نقض حریم خصوصی و مسایلی از این دست، جامعه را نقد و با بازیگرانی که سرنوشتشان، از این طریق، تغییر کرده همدلی میکند.
برای افشاری به شهادتِ «چه کسی ...»، دنیای بازیگری هنوز فریبنده و جذاب است. رویاهای او همچنان روی صحنه جان میگیرند و مهرش به مردم (مخاطبانش) را آنجا حس میکند. او در این نمایش، بیش از آنکه بخواهد نماد هنرمند یا بازیگر ممنوعالکار باشد (که هست)، شبیه خودش است، خودش را در مواجهه با ماموران نظارت کننده قرار داده و به جلسه بازجویی خودخواستهای تن داده تا به تماشاگر یادآوری کند، ترسها و تردیدهای یک ستاره، غیرقابل باور نیست.
«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» درباره زوال دوران ستارههاست، درباره ترس از مواجه شدن با جهانی که بازیگر، دیگر در آن شناخته شده و محبوب نیست. تصویری از مواجهه عقل و عشق و جهان پر اضطراب هنرمند، پس از افول جایگاهش. همان طور که «جوجه تیغی» میتواند بارها دیده شود و روایتی درباره امروز باشد، «چه کسی ...» هم این ویژگی را دارد، چرا که قصه شهرت و پایان آن رنگ تکرار و کهنهگی نمیگیرد.
کد خبر 6097465 آروین موذن زاده